پلک

پلکـــی زده ام،نامه رسان آمده رفتــــــه...

پلک

پلکـــی زده ام،نامه رسان آمده رفتــــــه...

پلک

میگویند،آن "ساعت" که فرا رسد، خواهی دید: تمام مکثت در اینجا،نیم روزی بیش نبوده، که حتی کمتر.*
همه چیز شبیه یک خواب کوتاه نیمروزی، به پلک گشودنی تمام میشود!
...
اینجا را گذاشته ام "پلک" که مَتّه شوم روی اعصابم، که هِی هرروز یادم بیاید همۀ زندگی به قدر پلک بر هم زدنی بیش نیست ، که حواسم باشد در فاصلۀ بین دو پلک، چه دارم میکنم!
یادم بماند، پلک، سنگین شود اگر، باخته ام تمام بخت را...
................
*35 احقاف
____________________________________________
پــریــچــهــــــر



طبقه بندی موضوعی

مضحک است، اما گریه دارد...

جمعه, ۲ آبان ۱۳۹۳، ۰۴:۴۴ ب.ظ

عصر جمعه است و  اشک میریزی برای مان

آنوقت

 تو را یوسف نام گذاشته ایم

خودمان ، یعقوب!

مسجد جمکران

نظرات  (۴)

ندیدم عاشقی ، معشوق را بگریاند ،
گوی که ما معشوق و او عاشق ،
هر چند که ما عاشق نیستیم ،
ولی او معشوق دلهاست ...
......................
یا حسین
پاسخ:
میدانید چرا؟
آخر خسین، اول عاشق بود.
سلام
ممنون سر زدید.
وبلاگ جدیدتان را ندیده بودم به سلامتی انشاالله
پاسخ:
سلام
ممنون
شاید همین فردا بیاید شاید......
لایک لایک
به منم سر بزنید ممنون میشم :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آرام بگیر، خدا همین جاست


  • ابزار بدون تبلیغات