پلک

پلکـــی زده ام،نامه رسان آمده رفتــــــه...

پلک

پلکـــی زده ام،نامه رسان آمده رفتــــــه...

پلک

میگویند،آن "ساعت" که فرا رسد، خواهی دید: تمام مکثت در اینجا،نیم روزی بیش نبوده، که حتی کمتر.*
همه چیز شبیه یک خواب کوتاه نیمروزی، به پلک گشودنی تمام میشود!
...
اینجا را گذاشته ام "پلک" که مَتّه شوم روی اعصابم، که هِی هرروز یادم بیاید همۀ زندگی به قدر پلک بر هم زدنی بیش نیست ، که حواسم باشد در فاصلۀ بین دو پلک، چه دارم میکنم!
یادم بماند، پلک، سنگین شود اگر، باخته ام تمام بخت را...
................
*35 احقاف
____________________________________________
پــریــچــهــــــر



طبقه بندی موضوعی

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خدا» ثبت شده است

...به دنبال رفیقی که با بی رفیقان رفاقت کند.1

__________________

1-جوشن کبیر، فراز 59

۳ نظر ۱۲ فروردين ۹۴ ، ۱۵:۵۸
پریچهـــــر

سعی زیادی نمیخواست که باور کنیم " مُرده ایم"

تو رفته بودی

و همین کافی بود

..

.

.

أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ

؟!

۹ نظر ۰۱ دی ۹۳ ، ۰۱:۴۷
پریچهـــــر

گاه

او که در نخستین پله ها

 خالی کرده زیر پایت را

.

.

نامرد نیست

دور اندیشْ رفیقیست

که سقوطت را

           از بام

                   تاب ندارد...

par

۶ نظر ۲۲ شهریور ۹۳ ، ۱۸:۴۸
پریچهـــــر

۲ نظر ۰۹ شهریور ۹۳ ، ۱۶:۰۹
پریچهـــــر

جز من که رِند و عاشقِ از سر گذشته ام

آن تُرک مست را که تواند عنان گرفت؟

.

.

.

و همینقدر از عمر، گذشت تا یافتم

"درد"

 خیر اندیش‌ْرفیقیست، کز مَهلکه، برکنار میداردم...

(وَ إِذَا مَسَّ الْانسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا...)

par

۱۳ نظر ۱۸ تیر ۹۳ ، ۱۴:۴۶
پریچهـــــر

یک دَم هوای پاک

لبخندت نوش داروست

وقتی دنیا، همچون پدری، غریب با فرزند

به زمینم میزند

...........

خوشا: فَمَنِ اتَّقى‏ وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ

par

۴ نظر ۰۶ خرداد ۹۳ ، ۲۲:۴۰
پریچهـــــر

خدایا ممنون که بهم غم دادی میدونستی وقتی حالم خوبه کاری باهات ندارم وقتی همه چیز بر وفق مراده، سراغت نمیام ممنون که دوباره غم رو به سراغم فرستادی تا از سرکشی نجاتم بده. 

وَ إِذَا مَسَّ الْانسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا                                   

par

۱ نظر ۲۹ بهمن ۹۲ ، ۱۴:۴۰
پریچهـــــر
آرام بگیر، خدا همین جاست


  • ابزار بدون تبلیغات