در این روزهای دم کرده
گاه
یاد شدن توسط برخی دوستان
نسیمی ست، مَلَس.
(کاراکتر لبخند به لب)
.
.
.
بعد از دو سال بیخبری
یعنی پریروز
یک حس خوبی در رگهایم دویده
...................
کاملاً بیربط نوشت:
گاهی هم عمر برای توَهمّی میرود، توهّم.
در این روزهای دم کرده
گاه
یاد شدن توسط برخی دوستان
نسیمی ست، مَلَس.
(کاراکتر لبخند به لب)
.
.
.
بعد از دو سال بیخبری
یعنی پریروز
یک حس خوبی در رگهایم دویده
...................
کاملاً بیربط نوشت:
گاهی هم عمر برای توَهمّی میرود، توهّم.
نکته ای ارزشمند از استاد روحبخش ، ذیل پُست قبلی:
«عید، یعنی بازگشت؛ و فطرت،یعنی خود. و این عید فطر و این جشن بازگشت به خود، خودشناسیت مبارکت باد که هیچ برکتی بالاتر از این نیست!»
...
بازگشت به خود!
بسی جای تأمل دارد، باشد که بیندیشیم...
دلنوشت:
ساعت 8و 10 دقیقه عصر. فکر میکنم که بلند شوم و سفرۀ افطار بچینم
.
.
چقدر به تو عادت کرده بودیم ای ماه عزیز؛ چه خوش همدمی بودی و گذشتی، دلم برایت تنگ... نه دلم برایت... دلم برایت... (نوشتن چه سخت میشود این وقتها) دلم برایت بغض کرده
مثل کسی که عزیزش رفته باشد رو به عقب میشمارم، دیروز این موقع، پریروز این موقع، پس پریروز این موقع... اینجا بود
........
و هنوز انگار افطار است.
حین گفتگو، صبر و منطق ما، طرف مقابل را در بیان حرفهایش شجاع میکند.
صبور و منطقی باشیم تا اطرافیانمان فرصت ابراز خود را بیابند
par