روزی
چشم باز کنی
(و خورشید تو، فقط سایه ای بوده باشد یا مثلاً یک نقش کودکانه، بر سینۀ دیوار)
یوم الحسرت در راه است...
par
+ ، تکرار میکنم خودم را، از بی حرفیست؛ که این بیخود از تکثیر وامانده.
+ بر من خرده مگیر! مگیر، مگیر...
روزی
چشم باز کنی
(و خورشید تو، فقط سایه ای بوده باشد یا مثلاً یک نقش کودکانه، بر سینۀ دیوار)
یوم الحسرت در راه است...
par
+ ، تکرار میکنم خودم را، از بی حرفیست؛ که این بیخود از تکثیر وامانده.
+ بر من خرده مگیر! مگیر، مگیر...
سلام دوستانِ خوبم، انشالله که حالتون خوبه
تصمیمِ حقیر بر اینه در این روزهای مبارک، شاد بنویسم؛ پس فعلاً این پست با چند عاشقانه، به افتخار دلدادگی ها، پیشکش
...................................
چه شیرینی...
جهان را چونان نقشه ای
تا میکنی
و در جیب کناریت میگذاری
حالا:
1/ تو ماندی و من
2/تو ماندی و حل میشوم درتو، کم کم
3/فقط تو ماندی
***
اینک
جهانی مقابلم ایستاده
با مُشتی نبات، در جیب دیگرش
....................................
چه صمیمی با تو...
حالاحس میکنم
کودکی دست مرا گرفته
دست دلم را
یا شاید
دلی
مرا کودک میکند
....................................
خانُمانه...
آن مرد آمد
با تصویری به هیبت سپه سالاران
و چشمانی
به شیطنت کودکان...
par