میگویند،آن "ساعت" که فرا رسد، خواهی دید: تمام مکثت در اینجا،نیم روزی بیش نبوده، که حتی کمتر.* همه چیز شبیه یک خواب کوتاه نیمروزی، به پلک گشودنی تمام میشود! ... اینجا را گذاشته ام "پلک" که مَتّه شوم روی اعصابم، که هِی هرروز یادم بیاید همۀ زندگی به قدر پلک بر هم زدنی بیش نیست ، که حواسم باشد در فاصلۀ بین دو پلک، چه دارم میکنم! یادم بماند، پلک، سنگین شود اگر، باخته ام تمام بخت را... ................ *35 احقاف ____________________________________________ پــریــچــهــــــر
سلام کاریکاتور میدونستی عکسی که موشک روی الاغ همون کاریکاتور حضرت محمد که یه کثافت غربی در توهین به دین اسلام و تروریست لودن اسلام اونو کشید و شما به اسم جنگ داخل وبلاگتون گذاشتید
پاسخ:
سلام. نه نشنیده بودم و هرچقدر هم در شبکه جستجو کردم چیزی راجع به این کاریکاتور پیدا نکردم. اما احتیاطاً برِش میدارم
ممنون
پاسخ:
تو علوم راهنمایی میخوندیم ، یه چیزایی با این محتوا که:
"هیچ ماده ای از بین نمیره ، فقط از حالتی به حالت دیگر تبدیل میشه!"
همسایه ها یاری کنید... [درست یادم نیست]
پاسخ:
ناصرجان، شعرت رو خوندم و مث همیشه جالب بود، تصویرسازی خوبی داشتی و نو آوری درش بود، درکل من خوشم اومد (بجز یه قسمتاییش که بنظر بیربط بود ) از یه جایی هم انگار پرش و آشفتگی تو کارت بود،
متاسفانه به دلایل نامعلومی نمیتونم واست نظر بذارم نمیدونم چرا شاید قالبت مشکلی داشته باشه!
نظرم رو همینجا نوشتم
امیدوارم این مطلب رو بخونی و بدونی به یادت هستم دوست عزیز