بدانم :: پلک

پلک

پلکـــی زده ام،نامه رسان آمده رفتــــــه...

میگویند،آن "ساعت" که فرا رسد، خواهی دید: تمام مکثت در اینجا،نیم روزی بیش نبوده، که حتی کمتر.*
همه چیز شبیه یک خواب کوتاه نیمروزی، به پلک گشودنی تمام میشود!
...
اینجا را گذاشته ام "پلک" که مَتّه شوم روی اعصابم، که هِی هرروز یادم بیاید همۀ زندگی به قدر پلک بر هم زدنی بیش نیست ، که حواسم باشد در فاصلۀ بین دو پلک، چه دارم میکنم!
یادم بماند، پلک، سنگین شود اگر، باخته ام تمام بخت را...
................
*35 احقاف
____________________________________________
پــریــچــهــــــر

طبقه بندی موضوعی

دلنوشته
(۱۲۴)
دینی
(۶۲)
اجتماعی
(۴۲)
سیاسی
(۳۰)
شوخی
(۸)

بایگانی

پیوندها

بدانم

يكشنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۰۸ ق.ظ

سلام

لطفا برایم بنویسید برداشتتان از این تصویر چیست؟

ممنون از دوستانی که نوشتند. تفاوتها در زاویه دید جالب بود، شباهتها جالب تر. من هم در قسمت نظرات نظرم را گذاشتم

۹۴/۰۵/۱۱

پریچهـــــر

نظرات (۲۳)

۰۸ تیر ۹۵ ، ۰۱:۰۹

وبلاگ سایت حاجت

این مار به کجا وصله؟ فتوشاپ بودنش که معلومه، ولی خب احتمالا قبل از اینکه بهش برسه پرنده میپره، از کجا معلوم؟ :|

۲۲ مرداد ۹۴ ، ۰۴:۵۱

نفر هفتادوسوم

فتوشاپ

!!!

۱۶ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۵۹

young lawer

بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

اگه خاستی تاییدش کن....
چقد این تصویر منا یاد ساعت 12 شب به بعدت که به سمت *** *** ** *** **** ******* ** **** ***** *** * **** ****** انداخت.....

پاسخ:
سلام، همونایی منظورته که وقت درست کردنش همه دچار خواب لحظه ای میشدن الّا من؟ وای که چه موجود مسئولیت پذیری بودم ، خوشحالم که هنوز یادته.
عوضش من یاد پسته و آدامس های قایم شده در کیف و جیب جوراب بعضی ها میفتم... :)))

۱۶ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۰۸

alireza

همیشه قوی باید ضعیف را بخوره ، ضعیف چه بداند چه نداند، چه بخواهد چه نخواهد

۱۴ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۴۴

سید محسن

ناخودآگاه دلم گرفت از کامنت نویسنده وبلاگ

خدایا بیدارمان کن همین جا قبل از اینکه بیدارمان کنند آن جا

الناس نیام...

۱۳ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۳۳

پریچهـــــر

مفهومی که با دیدن تصویر به ذهن من رسید این بود:

بی خبر است

شبیه خوش خیالْ طعمه ای که در دهان مرگ، برای سفرهای موسمیش نقشه میکشد!

ألنّاسُ نیام...

۱۳ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۱۱

ناشناس

که چی این کارها؟

پاسخ:
هیچی

۱۳ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۲۷

سَـ ـداد

شیطان همیشه در کمین...

و منتظر لحظه ای غفلت...

۱۲ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۱۵

زینب صالح

سلام دوست خوبم مث همیشه یه پست جالب گذاشتی. مفهوم این میرسونه لقمه باید اندازه دهن باشه نه بزرگتر

به فیسبوکم سر بزن چرا نمیای؟

پاسخ:
سلااااام :) ممنونم، فیسبوک رو دوست ندارم

۱۲ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۴۵

سعید ابراهیمی

غفلت!

۱۲ مرداد ۹۴ ، ۰۶:۴۰

تسنیم .....

سلام

وبلاگ زیبایی داری

۱۲ مرداد ۹۴ ، ۰۶:۳۷

پریچهـــــر

این نظر را مدیر محترم وبلاگ مشق تدبر از جانب یکی از کاربرهایشان برای من ارسال کردند:

طوری که من فهمیدم، این تصویر ساختگی است و به عنوان کاغذ دیواری برای دسکتاپ ها تولید شده بنابراین لفظ عکس برای آن صحیح نیست. عکس پرنده، عکس معروفی است که ظاهرا حدود ۱۰ سال پیش گرفته شده.

http://www.freeimages.com/photo/the-cutest-little-robin-you-ever-saw-1406969

ولی باقی اضافات سازنده تصویر است. لابد می خواسته نزدیک بودن به هدف یا همچین چیزی را بیان کند.

۱۲ مرداد ۹۴ ، ۰۲:۲۹

سید محسن

بهترین توصیف بود از جناب " نظر"

به این فکر نکرده بودم

در همین راستا بخوانیدhttp://myattitude.blog.ir/1392/09/21/sms

۱۲ مرداد ۹۴ ، ۰۱:۰۳

نظر

حکایت این پرنده، حکایت ماست

حکایت منه

خیلی راحت و بی خبر داریم زندگی می کنیم ولی نمی دونیم چی تو آستین خودمون داریم پرورش می دیم. و این گنجشک و من، وقتی می فهمیم که دیگه کار از کار گذشته، نفس کثیف و خبیث کار خودش رو کرده.

این مار کسی نیست جز خود من.

الهی به فریادم رس که جوانیم رفت، کمک کن تا بر هیولای درونم فائق بیام، کمکم کن ببینم اش.

الهی أشکو إلیک من نفسی، أشکو، أشکو؛ خدایا من از خودم شاکی ام!!!

به دعای دوستان.

۱۱ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۵۱

سید محسن

سلام

لطفا برایمان بنویسید برداشت حضرتتان از این تصویر چیست؟

منتظرم

پاسخ:
سلام چشم

۱۱ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۲۰