امروزم
کولاژی بود از ترجمۀ زبان أجنبی و کمی خوانشِ شعر و غور در دنیای مجازی
آخرشب، بلآخره بعد از یک سال و اندی دست به قلم برده
و طرحی زدم بر کاغذ
....................................
پ.ن:
جای یک بیت شعر [...اینجا...] خالیه.
پ.ن2:
ترسی در دلت تولید میشود
وقتی ببینی
از نقش های خوش آب و رنگ قدیمیت، آنقدر "غافل" ماندیی
که خاکِ نشسته بر آن
آستینت را سیاه میکند
(تو خود حدیث مفصل ، بخوان ازین مجمل)
۲ نظر
۰۳ تیر ۹۳ ، ۲۱:۱۲