یک روز دیگر نیز هم (شخصی نوشت)
سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۱۲ ب.ظ
امروزم
کولاژی بود از ترجمۀ زبان أجنبی و کمی خوانشِ شعر و غور در دنیای مجازی
آخرشب، بلآخره بعد از یک سال و اندی دست به قلم برده
و طرحی زدم بر کاغذ
....................................
پ.ن:
جای یک بیت شعر [...اینجا...] خالیه.
پ.ن2:
ترسی در دلت تولید میشود
وقتی ببینی
از نقش های خوش آب و رنگ قدیمیت، آنقدر "غافل" ماندیی
که خاکِ نشسته بر آن
آستینت را سیاه میکند
(تو خود حدیث مفصل ، بخوان ازین مجمل)
1- اون نقشی که کشیدی رو بذار اینجا ما هم ببینیم
2- چه حدیث مفصلی را بخوانیم ازین مجمل؟