میگویند،آن "ساعت" که فرا رسد، خواهی دید: تمام مکثت در اینجا،نیم روزی بیش نبوده، که حتی کمتر.* همه چیز شبیه یک خواب کوتاه نیمروزی، به پلک گشودنی تمام میشود! ... اینجا را گذاشته ام "پلک" که مَتّه شوم روی اعصابم، که هِی هرروز یادم بیاید همۀ زندگی به قدر پلک بر هم زدنی بیش نیست ، که حواسم باشد در فاصلۀ بین دو پلک، چه دارم میکنم! یادم بماند، پلک، سنگین شود اگر، باخته ام تمام بخت را... ................ *35 احقاف ____________________________________________ پــریــچــهــــــر
کو بابا هر لحظه آن باشم؟؟؟؟
بعدشم اتفاقن وبلاگ دار های حرفه ای کسی رو دعوت نمی کنن. این کسایی که تازه وبلاگ باز کردن میان هی مگن آپم آپم... بابا پریچهر جون شما مارو دعوت هم نکنی قبولت داریم. والا به غرعان!!
ضمنن.... خب شنونده باید عاقل باشه!!! معلومه که منظورم کی( چه کسی) بوده
پاسخ:
1-پس تا حالا حرفه ای بودم و خبر نداشتم، نفرین بر دهانی که بیهوده باز شود، (این دهان) خودم خودمو آماتور کردم
2-و این که چه کسی رفت... اومممم.... راستش خودمم نمیدونم دقیقا چه کسی رفت، شاید اون خودم نه این خودم شاید...
3-شما لطف داری جناب ممراد( همون م.م.راد)
مرسیی سرزدید
ارسال نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
بعدشم اتفاقن وبلاگ دار های حرفه ای کسی رو دعوت نمی کنن. این کسایی که تازه وبلاگ باز کردن میان هی مگن آپم آپم... بابا پریچهر جون شما مارو دعوت هم نکنی قبولت داریم. والا به غرعان!!
ضمنن.... خب شنونده باید عاقل باشه!!! معلومه که منظورم کی( چه کسی) بوده