آرام
در خواب
بر تخت روان می بردندش
پادشاه مملکتی نبود
اما همه همصدا
به افتخارش یک آواز را میخواندند:
"به عزّت و شرفِ لا إلهَ ألَّا ألله..."
.
.
.
وَجاءَتْ سَکْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذلِکَ ما کُنْتَ مِنْهُ تَحید"
به راستى که بیهوشى مرگ فرامىرسد. این است آنچه از آن میگریختی"
ق.19p