پلک

پلکـــی زده ام،نامه رسان آمده رفتــــــه...

پلک

پلکـــی زده ام،نامه رسان آمده رفتــــــه...

پلک

میگویند،آن "ساعت" که فرا رسد، خواهی دید: تمام مکثت در اینجا،نیم روزی بیش نبوده، که حتی کمتر.*
همه چیز شبیه یک خواب کوتاه نیمروزی، به پلک گشودنی تمام میشود!
...
اینجا را گذاشته ام "پلک" که مَتّه شوم روی اعصابم، که هِی هرروز یادم بیاید همۀ زندگی به قدر پلک بر هم زدنی بیش نیست ، که حواسم باشد در فاصلۀ بین دو پلک، چه دارم میکنم!
یادم بماند، پلک، سنگین شود اگر، باخته ام تمام بخت را...
................
*35 احقاف
____________________________________________
پــریــچــهــــــر



طبقه بندی موضوعی

ما هیچ...

شنبه, ۳ آبان ۱۳۹۳، ۱۲:۲۱ ق.ظ

محرم آمد...

.

.

.

۹۳/۰۸/۰۳
پریچهـــــر

نظرات  (۷)

کولاک سید حمید رضا برقعی:

مرثیه در مرثیه شور وتلاطم گفتند

همه ارباب مقاتل به تفاهم گفتند

گرد وخاکی شد و ازخیمه دو تاآینه رفت

ماه از میسره خورشید هم از میمنه رفت

ناتوانم که مجسم کنم این همهمه را

پسر ام بنین و پسر فاطمه را

قمر هاشمی از اصل و نسب میگوید

دیگری هم أنا قتّال غرب میگوید

پرده افتاده و پیداشده یک راز دگر

سر زد از هاشمیان بازهم اعجاز دگر

گفتم اعجاز ، از اعجاز فراتر دیدند

زور بازوی علی را دو برابر دیدند

شانه درشانه دوتاکوه سراسر محشر

حمزه و جعفر طیار، نه ، طوفانی تر

شانه در شانه دو تا کوه خودت می دانی

در دل لشگر انبوه خودت می دانی

که در آن لحظه جهان از حرکت افتاده است

اتفاقی است که یکبار فقط افتاده است

ماه را من چه بگویم که چنین هست و چنان

شاه شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان

 ماه در کسوت سقا به میان آمده است

رود برخواست که موسی به میان آمده است

رود از بس که شعف داشت تلاطم میکرد

رود با خاک کف پاش تیمم میکرد

ماه افتاده در آیینه ز تصویر بگو

مشک لبریز شد از علقمه تکبیر بگو

ماه اگر چه همه علقمه را پیموده

غرقه گشته ست و نگشته ست به آب آلوده

رود را تا به ابد تشنه مهتاب گذاشت

داغ لبهای خودش را به دل آب گذاشت

لب اگر تر کند ازچشمه دریا عباس

چه جوابی بدهد ام بنین را عباس

دیگر این مشک نه مشک است که میخانه اوست

چشم امید رباب است که بر شانه اوست

دستش افتاده ولی راه دگر پیدا کرد

کوه غیرت گره کار به دندان وا کرد

می توانست به آنی همه را سنگ کند

نشد آنگونه که میخواست دلش جنگ کند

 چه بگویم که چه شد؟یا که چه بر سر امد؟

ناگهان رایحه چادر مادر آمد

پسرم ، دست مریزاد قیامت کردی

 تا نفس داشتی از عشق حمایت کردی

 آسمان ها همه یکپارچه بارانی توست

من بمیرم، عرق شرم به پیشانی توست

آه  برخیز که گهواره به غارت نرود

دختر فاتح خیبر به اسارت نرود..

(التماس دعا)

پاسخ:
صلّ الله علیهم
بسیار ممنون

اعظم الله اجورکم فی مصیبت مولانا الحسین(ع)

در این ایام و لیالی همدیگه رو دعا کنیم که خداوند  فرمود موسی با زبانی مرا بخوان که با آن گناه نکرده ای (و آن زبان  زبان دوست است) محتاج دعای شما خوبان و حسینیان هستم

پاسخ:
حتما، التماس دعا
امام کاظم علیه السلام : اگر مردم می دانستند که بر عزای آن مظلوم(رمام حسین) به چه اجری می رسند دوست داشتند تا آخرین لحظه عمر اندوهگین و غمناک باشند-السلام علی رأس المرفوع............
کاش بودیم آن زمان کاری کنیم
از تو و طفلان تو یاری کنیم
کاش ما هم کربلایی می شدیم
در رکاب تو فدایی می شدیم
السلام علیک یا ابا عبدالله ...

ایام سوگواری حسینی تسلیت باد
پاسخ:
سلام علیکم
همچنین
سلام بر حسین..

التماس دعا..
پاسخ:
محتاجم به دعا
سلام خوبی؟چندوقته خبرتو نگرفتم گفتم بیام ی نظری بدم ک مارو اوردی اینجا غافل گیر  و شرمنده بشیم بابت عاشورا مث همیشه قلمتو دوس دارم اگه حرفه ای کار کنی نویسنده خوبی میشی منم حسودیم میشه واس شعر نوشتن بیام از واژهات  واز نوشته هات تاثیر های خوب بگیرم.شوخی کردم موفق باشی
پاسخ:
سلام شما خوب هستید؟ بله فصل جابجایی منازل بود ما هم آمدیم اینجا
شما بسیار لطف دارید دوست عزیز
التماس دعا...
یا حسین...
....................
درود بر شما
پاسخ:
التماس دعا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آرام بگیر، خدا همین جاست


  • ابزار بدون تبلیغات