کربلانامه2/پایان سفر
سه شنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۴:۱۲ ب.ظ
برگشتم، آرام، بیصدا، با دلی که دیگر نداشتم
محمد امین به استقبال آمد؛ به خانه که رسیدیم اذان صبح میوزید...
par
برگشتم، آرام، بیصدا، با دلی که دیگر نداشتم
محمد امین به استقبال آمد؛ به خانه که رسیدیم اذان صبح میوزید...
par
زیارتت مقبول و دعاهایت مسموع